اونایی که تنهان بیان تو
این وبلاگ مخصوص همه س
درباره وبلاگ


سلام عزیزان خوش اومدین بفرمایید تو شام در خدمت باشیم



ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 51
بازدید دیروز : 47
بازدید هفته : 98
بازدید ماه : 98
بازدید کل : 81069
تعداد مطالب : 31
تعداد نظرات : 47
تعداد آنلاین : 1


mi118.com

javahermarket

نويسندگان
شادی

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
شنبه 17 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 10:1 AM :: نويسنده : شادی

سلام سلام خوبید خوشید؟

چه خبرا ؟؟؟

دوستای گلم شرمند ه یه مدت باید برم از شرم راحت شید !!

خوشحال نشید گفتم یه مدت !!

برگردم ببینم فراموشم کردین قهر میشما

بوووووووووووووس

باااااااااااااااااای

 
دو شنبه 12 ارديبهشت 1390برچسب:عصیان خاموش,شیدا,خیال,شعر,عاشقانه,باتو,دوست, :: 7:43 AM :: نويسنده : شادی

سلام دوستان امروز یکی از شعرای عصیان خاموش رو واستون مینویسم که تقدیمش کرده به همسرش.من که خوشم اومد شمام بخونین حتما خوشتون مباد:

خیال کن دوری همیشگی است و به تو رسیدن فقط رویای کودکانه ام بود

خیال کن شب وصلت التیام زخم همیشگی ام نبود...فط احساسم یک هوس بود

خیال کن من ملکه ی نجیب آرزوهایت نیستمو تمام شرمم دروغی بود

خیال کن تمام زجری که میکشم از امتحان خدا نبود فقط حاصل بدی های من بود

خیال کن فقط خیال بودم اما...

بگذار برای قلب صبورم بنویسم...!

حتی اگر به تو رسیدن محال است

                                                     مرا به رویاهایم بسپار

اگر شبی بی زخم دل گذشت و پشیمانی

                                                           مرا نگذار در این انکار

اگر مالک دلت نشدم باور کن

                                                      عاشقت شدم انگار

اگر بدم و نیکو نیستم مرا ببخش که خدا 

                                                           مرا کرده بیقرار

                             

دوﺴﭡﭞ ﺪﺍﺭﻣ

 
شنبه 10 ارديبهشت 1390برچسب:عصیان خاموش,شعر,ماهی,مرگ,عشق,عالم,رسوا,انسان,متن کوتاه,عاشقانه,, :: 7:44 AM :: نويسنده : شادی

برف حس اولین ردپای زمین رابه خیالمان داد

و تو انگار عمری بدنبال کفشهایت بودی

امروز در باورت نمیگنجد

خویشتن را یافتی...

____________________________

ماهی که نقطه ی ذوب خبالش هم خاک نبود

ببین به گل آلودترین جای جهان میمیرد

خدا نه به ماهیدست دعا.دست گناه

پای سودا داده بود...

ببین با مرگش از آسمان داد میگیرد

________________________________

مردم از این حس تنگی دید

آخره نگاه من شده ای جاده ی پر تردید

جاش دلم شاید چشم برزخی است

به چشم هایت بگو مرا دریابد

که از من به من دورتر به عالم نیست

 

بقیه در ادامه مطلب



ادامه مطلب ...
 
جمعه 9 ارديبهشت 1390برچسب:تولد, رقص,مراسم,آهنگ,بترکون,باحال, :: 8:11 AM :: نويسنده : شادی

تولد تولد تولد .تولدم مفالک تولد تولد تولدم مبارک

بیام شمع هارو فوت کنم که صد سال زنده باشم

تولد تولد تولدم مبارک

خب بچه ها مرسی از کا2هاتون

بیاین وسط یخورده برقصیم

برین بالا نوش جونتون

فقط زیاده روی نکنین مث این آقا شین

حالا همه دست دست

یه مناظری از جشن تولد=

اینم خودم این وسط

 
چهار شنبه 7 ارديبهشت 1390برچسب:یادخدا,مرد,آرایشگر,شادی,مهربان,مردشلخته, :: 4:49 AM :: نويسنده : شادی

شادی:

 

http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/OnlyGodA/10.jpg

 

 

مردی برای اصلاح به آرایشگاه رفت در بین کار گفتگوی جالبی بین آنها در مورد خدا صورت گرفت. آرایشگر گفت:من باور نمیکنم خدا وجود داشته با شد مشتری پرسید چرا؟ آرایشگر گفت: کافیست به خیابان بروی و ببینی مگر میشود با وجود خدای مهربان اینهمه مریضی و درد و رنج وجود داشته باشد؟ مشتری چیزی نگفت و از مغازه بیرون رفت به محض اینکه از آرایشگاه بیرون آمد مردی را در خیابان دید با موهای ژولیده و کثیف با سرعت به آرایشگاه برگشت و به آرایشگر گفت می دانی به نظر من آرایشگر ها وجود ندارند مرد با تعجب گفت :چرا این حرف را میزنی؟ من اینجاهستم و همین الان موهای تو را مرتب کردم مشتری با اعتراض گفت: پس چرا کسانی مثل آن مرد بیرون از آریشگاه وجود دارند آرایشگر گفت: آرایشگر ها وجود دارند فقط مردم به ما مراجعه نمیکنند. مشتری گفت: دقیقا همین است خدا وجود دارد فقط مردم به او مراجعه نمیکنند. برای همین است که اینهمه درد و رنج در دنیا وجود دارد.

 
سه شنبه 6 ارديبهشت 1390برچسب:مایکروسافت,موفقیت,ایمیل,آبدارچی,شغل, :: 4:30 AM :: نويسنده : شادی

.http://gitahost.com/email/images/24v8acz1.jpg

شرکت مایکروسافت آبدارچی استخدام می کرد. مردی که متقاضی این شغل بود به آنجا مراجعه کرد. رئیس کارگزینی با او مصاحبه کرد و بعنوان نمونه کار از او خواست زمین را تمیز کند



ادامه مطلب ...
 
دو شنبه 5 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 12:52 AM :: نويسنده : شادی

 

 
دو شنبه 5 ارديبهشت 1390برچسب:حافظ/بخارا,شهریار,, :: 7:6 AM :: نويسنده : شادی

شادی:


حافظ :

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را / به خال هندویش بخشم سمرقند بخارا را

صائب تبریزی:

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را / به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را

هر آنکس چیز می بخشد ز مال خویش می بخشد / نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را

شهریار:

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را / به خال هندویش بخشم تمام روح اجزا را

هر آنکس چیز می بخشد بسان مرد می بخشد / نه چون صائب که می بخشد سر و دست و تن و پا را

سر و دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند / نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها را

محمد عیادزاده:

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را / خوشا بر حال خوشبختش، بدست آورد دنیا را

نه جان و روح می بخشم نه املاک بخارا را / مگر بنگاه املاکم؟چه معنی دارد این کارا؟

و خال هندویش دیگر ندارد ارزشی اصلاً / که با جراحی صورت عمل کردند خال ها را

نه حافظ داد املاکی، نه صائب دست و پا ها را / فقط می خواستند این ها، بگیرند وقت ما ها را

 
یک شنبه 4 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 7:33 PM :: نويسنده : شادی

سلام شما خوفین؟راستش من خوف نیستمودلم گرفته آآآه ه ه ه ابرهای بهاری گریه کنیدخدایش چون میگذرد غمی نیست پس میخوام روحیه ورزشکاریمو حفظ کنم.(تشویییق تکبیییر تکتییییر)

 
یک شنبه 4 ارديبهشت 1390برچسب:چت,طنز,قصه,هاله, :: 7:12 AM :: نويسنده : شادی

شادی:

سلام صبح قشنگ اردیبهشتیتون بخیر وای چقد قشنگه این اردیبهشت!! بووووووس واسه اردیبهشت 

دیگه تعریف از اردیبهشت جونم بسه

بریم سر موضوع اصلی . فک نکنین اومدم خواستگاری . نه بابا   یه شعر طنز باحال گذاشتم بخونید و حال کنید

 

شدم با چت اسیر و مبتلایش / شبا پیغام می دادم از برایش

به من می گفت هیجده ساله هستم / تو اسمت را بگو، من هاله هستم

بگفتم اسم من هم هست فرهاد / ز دست عاشقی صد داد و بیداد

بگفت هاله ز موهای کمندش / کمـــان ِابــروان ، قــد بلنــدش

بگفت چشمان من خیلی فریباست / ز صورت هم نگو البته زیباست

ندیده عاشق زارش شدم من / اسیرش گشته بیمارش شدم من

ز بس هرشب به او چت می نمودم / به او من کم کم عادت می نمودم

در او دیدم تمام آرزوهام / که باشد همسر و امید فردام

برای دیدنش بی تاب بودم / ز فکرش بی خور و بی خواب بودم

به خود گفتم که وقت آن رسیده / که بینم چهره ی آن نور دیده

به او گفتم که قصدم دیدن توست / زمان دیدن و بوییدن توست

ز رویارویی ام او طفره می رفت / هراسان بود او از دیدنم سخت

خلاصه راضی اش کردم به اجبار / گرفتم روز بعدش وقت دیدار

رسید از راه، وقت و روز موعود / زدم از خانه بیرون اندکی زود

چو دیدم چهره اش قلبم فرو ریخت / تو گویی اژدهایی بر من آویخت

به جای هاله ی ناز و فریبا / بدیدم زشت رویی بود آنجا

ندیدم من اثر از قـــد رعنـــا / کمـــان ِابــرو و چشم فریبـــا

مسن تر بود او از مادر من / بشد صد خاک عالم بر سر من

ز ترس و وحشتم از هوش رفتم / از آن ماتم کده مدهوش رفتم

به خود چون آمدم، دیدم که او نیست / دگر آن هاله ی بی چشم و رو نیست

به خود لعنت فرستادم که دیگر / نیابم با چت از بهر خود همسر

بگفتم سرگذشتم را به شاعر / به شعر آورد او هم آنچه بشنید

که تا گیرید از آن درسی به عبرت / سرانجامی نـدارد قصّه ی چت

 
شنبه 3 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 7:26 PM :: نويسنده : شادی

مهتاب:

Does Love need a Reason...??

عشق دليل ميخواد؟

Some people never understand

بعضيها هيچوقت نميفهمند

Once a lady when having a conversation with her lover, asked:

يك بار دختري حين صحبت با پسري آه عاشقش بود ،ازش پرسيد

Lady :

Why do you like me..? Why do you love me?

چرا دوستم داري؟واسه چي عاشقمي؟

Man :

I can t tell the reason.. but I really like you..

دليلشو نميدونم

.... اماواقعا" دوست دارم

Lady :

You can t even tell me the reason... how can you say you like

me? How can you say you love me?

تو هيچ دليلي نميتوني بگي پس چطور دوستم داري؟

چطور ميتوني بگي عاشقمي؟

Man :

I really don t know the reason, but I

 
 
 
 
 



ادامه مطلب ...
 
شنبه 3 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 10:53 AM :: نويسنده : شادی

salaaaaam man huuumadddam man mahtafam 18 b kuriye cheshme shadi daneshjooooooe computer fis fis fis .shukhi kardam,shadi tnx az kheyre maghdam guito daste golo tashvigho inao ona vaghean maghdamam gol baran

 
شنبه 3 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 3:55 AM :: نويسنده : شادی

سلام . دوستان شما میتونین راهنماییم کنین؟هرچی واسه 2ستم یه نام کاربری و اینا میسازم نمیشه تو موقع ورود همش بازی درمیاره !!! شما مشکلشو میدونین؟ تا وختی مشکلش حل شه با این اسم میایم

(شادی و مهتاب)

وقتی نوبته من باشم اون بالاش مینویسم شادی:

وقتی مهتاب باشه .اون مینویسه مهتاب :

بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس

 
جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 5:20 AM :: نويسنده : شادی

سلام سلام. چطورمطورین؟

بکس امروز یکی از 2ستای فوق العاده صمیمیم میخواد بیاد به قول خودش وبلاگمو جهانی کنه منو مهتاب(دوستم)هر وقت همو میبینیم با احترام باهم برخورد میکنیمو خیلی همو دوست داریم یه چن تا از خصوصیات مهتابو بگم => عشق مهمونی یه آدم کاملا اجتماعیدوس داشتنی مهتاب جونم امیدوارم همیشه زنده باشی

من خیلی از ورود مهتاب خوشحالمخوش اومدی

 
جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:سرکاری,آیا میدانید ,طنز,جالب,باحال,جک,, :: 4:34 AM :: نويسنده : شادی

آیا میدانید اگر سر شما بطور وحشتناک گیج برود برایتان خوب است؟ و کلسترول خونتان را تنظیم میکند؟

آیا میدانید که سگ از نزاد اسب . و اسب از نزاد گاو است؟

یا میدانید انسان های دوره ماقبل تاریخ موسیقی رپ رو کشف کردن؟

آیا میدانید اگر در هخفته یک بار عنکبوت بخورید هیچگاه به سرطان دچارنمیشوید؟

آیا میدانید هرچی بیشتر برقصید بیشتر چاق میشوید؟و لاغری 100% در خوردن و خوابیدن است؟

آیا میدانید اگر 3با پشت سر هم سر خودتان را به دیوار بکوبید هیچگاه سرتان درد نمیگیرد؟

آیا میدانید اگر با انگشت چپ چشم راستتانا دربیاورید کار خوبی انجام داده اید؟و قادر به پرواز هستید؟

آیا میدانید شما هم اکنون خفن سر کار رفته اید؟

 
پنج شنبه 1 ارديبهشت 1390برچسب:سوال, طنز,جالب,داستان,کوتاه,باحال,مهندس,پیمان کار, , :: 7:17 PM :: نويسنده : شادی

1-   اين بستگى دارد به ……

يعنى: جواب سوال شما را نمى دانم!


2-   اين موضوع پس از روزها تحقيق و بررسى فهميده شد.

يعنى: اين موضوع را بطور تصادفى فهميدم!


3-   نحوه عمل دستگاه بسيار جالب است.

يعنى: دستگاه کار مى کند و اين براى ما تعجب انگيز است!


4-   کاملا انجام شده

يعنى: راجع به 10 درصد کار تنها برنامه ريزى شده !


5-   ما تصحيحاتى روى سيستم انجام داديم تا آن را ارتقا دهيم.

يعنى: تمام طراحى ما اشتباه بوده و ما از اول شروع کرده ايم!


6-   پروژه بدليل بعضى مشکلات ديده نشده، کمى از برنامه ريزى عقب است.

يعنى: تاکنون روى پروژه ديگرى کار مى کرديم!


7-   ما پيشگويى مى کنيم…..

يعنى: 90 درصد احتمال خطا مى رود!


8-   اين موضوع در مدارک علمى تعريف نشده.

يعنى: تاکنون کسى از اعضا تيم پروژه به اين موضوع فکر نکرده است!


9-   پروژه طورى طراحى شده که کاملا سيستم بدون نقص کار مى کند.

يعنى: هرگونه مشکلات بعدى ناشى از عملکرد غلط اپراتورها ست!


10=تمام انتخاب اوليه به کنار گذاشته شد.

يعنى: تنها فردى که اين موضوع را مى فهميد از تيم خارج شده است!

ادامه در لينک زير

 

11 – کل کوشش ما براى اينست که مشترى راضى شود.

يعنى: ما آنقدر از زمان بندى عقبيم که هر چه که به مشترى بدهيم راضى مى شود!


12- تحويل پروژه براى فصل آخر سال آينده پيش بينى شده است.

يعنى: که تا آن زمان ما مى توانيم مقصر تاخير در اجراى پروژه را کسى از ميان تيم کارفرما پيدا کنيم!


13- روى چند انتخاب بطور همزمان در حال کار هستيم.

يعنى: هنوز تصميم نگرفته ايم چه کنيم!


14- تا چند دقيقه ديگر به اين موضوع مى رسيم.

يعنى: فراموشش کنيد، الان به اندازه کافى مشکل داريم!


15- حالا ما آماده ايم صحبتهاى شما را بشنويم.

يعنى: شما هر چه مى خواهيد صحبت کنيد که البته تاثيرى در کارى که ما انجام خواهيم داد ندارد!


16- بعلت اهميت تئورى و عملى اين موضوع……

يعنى: بعلت علاقه من به اين موضوع!


17- سه نمونه جهت مطالعه شما انتخاب شده و آورده شده اند.

يعنى: طبيعتا بقيه نمونه ها واجد مشخصاتى که شما بايد بعد از مطالعه به آن برسيد، نبوده اند!


18- بقيه نتايج در گزارش بعدى ارائه مى شود.

يعنى: بقيه نتايج را تا فشار نياوريد نخواهيم داد!


19-  ثابت شده که ….

يعنى: من فکر مى کنم که …..!


20- اين صحبت شما تا اندازه اى صحيح است.

يعنى:از نظر من صحبت شما مطلقا غلط است!


21- در اين مورد طبق استاندارد عمل خواهيم کرد.

يعنى: ازجزئيات کار اصلا اطلاع نداريد!


22 – ما شما را ميفهميم.

يعني: ما خر نيستيم

 
سه شنبه 30 فروردين 1390برچسب:دانلود,کتاب,همزاد,جالب, :: 6:6 AM :: نويسنده : شادی

سلام امروز میخوام یه کتاب واستون بزارم راجبه همزاد و ایناس دانلود کنید خیلی جالبه.دوس دارم اگه دانلودش کردین نظرتونو راجبش بدونم

qfs.mobi/f12764

 
یک شنبه 28 فروردين 1390برچسب:, :: 6:9 AM :: نويسنده : شادی

سلام دوستان .خوبید ؟ امروز میخوام آخر و عاقبت چن تا از رشته هارو بگم خودمم رشته م کامپیوتره در مورد اونم چن تا مطلب گذاشتم پس به دل نگیرید

رشته تغذیه:

رشته اي که اشتباهاً جزو رشته هاي دانشگاهي اومده. آينده شغلي بسيار تيره و تيريکي دارند. در بهترين حالت و در صورتي که شهرداري به فارغ التحصيلان اين رشته مجوز بدهد ميتوانند اقدام به باز کردن ساندويچ فروشي کنند! ضمناً دانشجويان فوق ليسانس هم ميتونند Fast Food بزنند.از بزرگترين دستاورد هاي علمي اين رشته در سالهاي اخير کشف فرمول سس هزار جزيره بوده است! از جمله دروس اين رشته: هات داگ-? هات داگ? – سوسيس کاربردي- انسان و کالباس و…. ميباشد! از بزرگان اين علم هم ميتوان به اکبر کثيف (ساندويچ فروشي اکبر کثافت) اشاره کرد.


مهندسي راه و ساختمان:

عمله سابق- ديگه فقط مونده بود کارگر ساختماني رو دانشگاه ها بدند بيرون که خوشبختانه اين امر هم با تلاش متخصصان و دانشمندان ايراني محقق شد و ما از اين به بعد کارگر هم از دانشگاه مياريم! روزي رو تصور کنيد که از صبح وانت هاي شهرداري جولوي دانشکده فني توقف ميکنند و بچه هاي راه و ساختمان رو ميبرند سر ساختمان! در اين رشته معيار بهترين دانشجو براي دانشجوياني است که بيشتر از همه بتوانند آجر را به بالا بندازند. دروس اين رشته عبارتند از: بيل مقدماتي؟ بيلچه- روش هاي چيدن تيرآهن- فرمولاسيون درست کردن سيمان و …….

?-رشته ادبيات:

گيج ترين و گلابي ترين دانشجوهاي ايران در اين رشته تحصيل ميکنند (توصيه ميکنم اگر يه وقت دلتون گرفت واسه بازکردنش بريد دانشکده ادبيات!) از جمله بزرگترين دانشمندان اين رشته حافظ و سعدي و عارف قزويني و ايرج ميرزا! بوده اند که حتي تحصيلات دبيرستاني هم ندارند (علمي که بزرگانش سواد درست حسابي ندارند ديگه معلومه چي ميشه….!) از ابهامات بزرگ اين رشته اين نکته ميباشد که انوري بالاخره شاعر قرن پنجم است يا نهم! فارغ التحصيلان اين رشته ميتوانند به عنوان مصطفي رحماندوست مشغول به کار شوند! از دروس اين رشته: زندگي نامه و آثار حافظ- زندگي نامه و آثار سعدي- زندگي نامه و آثارنظامي- زندگي و آثار فرخي سيستاني و يزدي و شمالي و بلوچي و…..!

?-رشته مهندسي صنايع:

رشته اي که فقط اسمش مهندسي صنايع مي باشد و گرنه دانشجويان اين رشته مهندسي صنايع دستي هم بلد نيستند چه برسه…. تا به امروز شخص قابل ذکري در اين رشته مشغول به تحصيل نبوده

?-رشته مهندسي کامپيوتر (بخونيد مهندسي رايانه):

خدا پدر مادر مخترع کامپيوتر رو بيامرزه که اگه اون نبود الان تعداد دانشجوهاي اين مملکت به نصف تقليل پيدا ميکرد.ا ين روزا ديگه عادي ترين جمله اي که از يک دانشجو شنيده ميشود اين است: کام ميخونم! نکته جالب در مورد اين رشته تفکيک آن به دو گرايش نرم افزار و سخت افزار ميباشد که دانشجوياني که تبحر خاصي در زمينه Fifa2006 و Max.p و …. دارند وارد گرايش نرم افزار و کساني که ميتوانند با انگشست شصت پايشان دکمه Power کامپيوتر را بزنند وارد گرايش سخت افزار ميکنند. فارغ التحصيلان اين رشته حوالي خيابان جمهوري مشغول فروختن CD ميباشند! از دروس اين رشته: بيل گيتس شناسي ?؟ سي دي مقدماتي- تفاوت Monitor و TV و….Computer

?-رشته پرستاري:

رشته اي که يک دنيا حرف و حديث پشت سرشه! ولي يکي از اساسي ترين رشته هاي دانشگاهي مي باشد که اگه نبود اونوقت دانشگاه تبديل به مکاني بي روح ميشد  رشته اي که به معناي واقعي کلمه بيگاري مي باشد (صبح ساعت ? بايد با خرج خودشون به بيمارستان هاي عمومي برند و شيفت وايسن و عصر هم تا ساعت ? شب در دانشگاه کلاس دارن!!!) چندي پيش هديه تهراني به عنوان پرستار نمونه انتخاب شد! از دروس اين رشته عبارتند از: راه و روش هيجان بخشي به بيمار- لطافت عملي؟ سوند?- فشار ?- جيگر ? و …

 
جمعه 26 فروردين 1398برچسب:, :: 9:19 AM :: نويسنده : شادی

سلام به وب من و مهتاب خوش اومدن امیدوارم لحظات خوبی و سپری کنید

 
جمعه 26 فروردين 1390برچسب:ایرانی,طنز, :: 6:18 AM :: نويسنده : شادی

این مطلب ترجمه شده از زبان  آلمانی هست

و بیشتر در خصوص ایرانی‌های خارج از کشور تنظیم شده ! پس لطفا به دل نگیرید.

۱_ هرروز صبحانه چای با نون و پنیر میخوری.

۲_ در روز حداقل ۵ بار از واژه‌های عزیزم / قربونت برم / اختیار دارین / شرمنده استفاده میکنی. 

۳_ هر دومین جمله رو با ببین شروع میکنی.   

۴_ اگر ساعت ۵ قرار داشته باشی ساعت ۶ از خونه بیرون میری.

۵_ بابا مامانت میخوان که دکتر مهندس شی.

۶_ مامانت حداقل دو بار در روز بهت میگه بچم قربونت بشم .

۷_ تا از یه مهمونی یا عروسی میای شروع میکنی به غیبت.

۸_ هروقت که به یک رستوران ایرانی میری موقع حساب به گارسون میگی قابلتون رو نداره.

۹_ کمد لباسات پر از لباسای ِ مشکیه. 

۱۰_ توی توالت خونتون آفتابه دارین !

۱۱_ موقع حساب کردن طوری رفتار میکنی که انگار تو میخوای پول بدی اما همش تعارف شابدلعظیمیه.

۱۲_ هروقت منتظر مه مونت سر ساعت ۱ هستی ساعت ۳ ازش استقبال میکنی.

۱۳_ تو و مهمونای ایرانیت ۳۰دقیقه هم جلو در صحبت میکنید که البته فقط می خواستید خداحافظی کنید.Smiley

۱۴_ وقتی میری توالت به نظر میاد که اونجا خوابت برده.

۱۵_ مامانت می خواد دعوات کنه اما دلش نمیاد.

۱۶_ بابات میخواد که دخترش پیشش بمونه.

۱۷_ حداقل روزی یکبار برنج و گوشت میخوری. 

۱۸_ سالاد رو بشقابی میخوری.

۱۹_ وقتی مهمون داری یه کاسه ی بزرگ میوه روی میزه.

۲۰_ لجبازی.

۲۱_ مامانت ۴تا مهمون داره اما واسه ۱۰ نفر غذا میپزه.

۲۲_ وقتی مهونی میری هی بهت میگن مگه روزه گرفتی؟ میوه بردار… شیرینی بخور.

۲۳_ خاله و داییت بهت میگن خاله/دایی.

۲۴_ پدر و مادرت بهت میگن بابا / مامان.

 

۲۵_ تو همه ی اتاقاتون یه فرش ایرانی پهن شده.

۲۶_ مامان بابات به سکول میگن اِسکول و به شرانک میگم شِرانک.

۲۷_ پلاک نقشه ی ایران گردنته.

۲۸_ آی‌دی‌هات ایرانین یا پرشین به یدک میکشن.

۲۹_ پسرها: مامانتینا اجازه نمیدن ابروهاتو برداری.

۳۰_ پسرها: مامانتینا نمیزارن گوشتو سوراخ کنی.

۳۱_ مردها: از زنت طلاق گرفتی اما همچنان اجازه نمیدی با مردهای دیگه ارتباط داشته باشه.

۳۲_ به مهمونات میگی خونه‌ی خودتونه.

۳۳_ چشمای بزرگ و خوشگلی داری.

۳۴_ مژه‌های بلندی داری.

۳۵_ مامانتینا نمیزارن بری سولاریوم چون پوست سفید و لطیفِ خودت قشنگ‌تره.

۳۶_ از طلا زیاد استفاده میکنی.

۳۷_ مردها: هیچکس حق نداره زنت رو اونجوری نگاه کنه. 

۳۸_ بستنی مورد علاقه‌ت فالوده‌س.

۳۹_ مردها: تو خیلی خوب میتونی واسه خانوما افسانه تعریف کنی.

۴۰_ اگه مریض شی نمیری دکتر.

۴۱_ مامان بابات همیشه تعریف میکنن که ایران خیلی کشور خوبی بوده.

۴۲_ میگی تهرانی هستی حتی اگه نباشی.

۴۳_ حتی با کسایی که نمیشناسی موقع احوالپرسی روبوسی میکنی.Smiley

۴۴_ یا پرسپولیسی هستی یا استقلالی.

۴۵_ بچه هات نباید هیچ کمبودی داشته باش.

۴۶_ آرزو میکنی که کاش مک‌دونالد کله‌پاچه داشت.

۴۷_ مامانت سماور داره.

۴۸_ با خودت غذای ایرونی به مدرسه یا محل کار میبری.

۴۹_ موقع مهمونی خانوما با هم دعوا میکنن که کی ظرفارو بشوره در حالی که مردا دارن پاسور بازی میکنن یا منتظر چای هستن.

۵۰_ مامانتینا همش واست روضه میخونن که حلال و حروم چقدر مهمه.

۵۱_ مامان و بابات همیشه میگن ما جلو بابا مامانمون پامونو دراز نمیکردیم.

۵۲_ به دوستای بابات میگی عمو.

۵۳_ به دوستای مامانت میگی خاله.

۵۴_ تو خونتون تابلوهای مینیاتوری آویزونه.

۵۵_ پرچم ایران رو زدی به دیوار اتاقت.

۵۶_ به ایرانی بودنت افتخار میکنی.

۵۷_ هروقت آشنایی رو تو خیابون ببینی میگی به به پارسال دوست امسال آشنا. 

۵۸_ پسر ها: یه دوست دختر کمته.

۵۹_ خانوم ها: حداقل ۳بار در سال موهاتو رنگ میکنی.

۶۰_ دخترا: از پسر های ایرونی بد میگی اما آخرشم فقط اونارو میخوای.

۶۲_ حداقل روزی ۵بار چای مینوشی. 

۶۳_ از بچگی بهت میگفتن آتیش پاره یا وروجک.

۶۴_ هروقت داری یه چیز جالب تعریف میکنی هی صدات بلند تر میشه.AIM and AOL Instant Messenger Smileys and their keyboard shortcuts

۶۵_ اونقدر بلند میخندی که صداتو تا دو کیلومتر اونورتر هم میشنون. خنده

۶۶_ مامانتینا میرن سوپرمارکت تا نون بخرن اما با ۴کیسه‌ی خرید برمیگردن.

۶۷_ هنوز فیلمای فردین و فروزان و بهروز وثوقی نگاه میکنی.

۶۸_ همه‌ی مغازه‌ها و رستوران‌های ایرانی شهرتون رو میشناسی.

۶۹_ مامانتینا اصرار میکنن که تعمیرکار برق هم بشینه پای سفره‌ی غذا.

۷۰_ قصه‌های مورد علاقه‌ی بچگیت شنگول و منگول بوده یا خاله سوسکه.

۷۱_ هروقت آهنگ باباکرم میشنوی نمیتونی سرجات بشینی.

۷۲_ هروقت از مامانت میخوای که اینقدر بهت گیر نده چون بزرگ شدی میگه صد سالت هم بشه بازم بچمی.

۷۳_ پیاز داغ زیاد اضافه میکنی.

۷۴_ پسر ها: تو بچگی بهت میگفتن شومبول طلا.

۷۵_ دختر ها: بابات همیشه بهت میگه دختر گلم.

۷۶_ میری رستوران چینی اما با قاشق چنگال غذا میخوری.

۷۷_ به پسته و تخمه و لواشک و آلوچه و نون خامه‌ای عشق میورزی.  

۷۸_ گربه های سامی ایرانی رو ترجیح میدی.

۷۹_ هروقت مامانت آشپزی میکنه حتما باید زعفرون تو برنج باشه.

۸۰_ ماهی مورد علاقت ماهی سفیده.

۸۱_ آرایشگر ایرانیت رو در مغازش نوشته تا ساعت ۷ باز است اما میبینی ساعت یازدهه و اون هنوز داره مو کوتاه میکنه.

۸۲_ دوغ مینوشی.

۸۳_ کانال های ایرانی نگاه میکنی مثل پی‌ام‌سی و طپش.

۸۴_ دختر ها: از ۱۲ سالگی میدونی که اسم بچه هاتو چی میخوای بزاری.

۸۵_ مامانتینا تو خونه یه پلوپز ۸ نفره دارن.

۸۶_ مادرتینا هیچ وقت اجازه نمیدادن شبا خونه ی همکلاسیت بخوابی.

۸۷_ پسر ها: به کنسرت‌های ایرانی میری تا با دختر ایرونی آشنا بشی.

۸۸_ ماشین بی ام و میرونی ولی بیکاری.

۸۹_ ریاضیت خوبه.

۹۰_ مادر و پدرت غر میزنن که چرا نمره‌ت ۱۹ شده.

۹۱_ دیر از خواب پا میشی.خمیازه

۹۲_ جلسه ی اولیا و مربیان مامانتینا معلمت رو به شام دعوت میکنن.

۹۳_ ساعتت از عمد ۵ دقیقه جلوئه.

۹۴_ هروقت کسی ازت تعریف میکنه مامانت واست اسپند دود میکنه.

۹۵_ به مامان و بابات میگی شما.

۹۶_ هروقت با یکی دیگه میخوای از در رد شی هی به هم میگید بفرمایید بفرمایید.

۹۷_ حتی با کسی که ازش خوشت نمیاد خوب برخورد میکنی.

۹۸_ تو خونه تون صنایع دستی دارین.

۹۹_ تو دوران کودکی زیاد دنبال نخود سیاه فرستاده شدی.

۱۰۰_ داری این مطلب رو میخونی.قهقهه

 

نظامی خوش سرود آن پیر کامل

زمین باشد تن و ایران ما دل

 
پنج شنبه 25 فروردين 1390برچسب:دکتر علی شریعتی,دانلود,شعر, :: 5:35 AM :: نويسنده : شادی

شگفتا ! وقتی که بود نمی دیدم!

وقتی که میخواند نمیشنیدم...

وقتی دیدم که نبود ...

وقتی  شنیدم که نخواند...!

چه غم انگیز است که وقتی چشمه ایی سرد و زلال در برابرت می جوشد 

و می خواند و می نالد . تشنه ی آتش باشی . نه آب..!

و چشمه که خشکید.چشمه از آن آتش که تو تشنه ی آن بودی

بخار شد و به هوا رفت. و آتش کویر را تافت و در خود گداخت.

و از زمین آتش رویید و از آسمان بارید .تو تشنه ی آب گردی و نه تشنه ی آتش

و بعد عمری گداختن از غم نبودن کسی که تا بود.

از غم نبودن تو میگداخت....

*****************************

نفهمیدی

فایل صوتیشم واستون میزارم

upload/bin-coffin/file/sound1.mp3

 
چهار شنبه 24 فروردين 1390برچسب:, :: 6:24 AM :: نويسنده : شادی
هوای غم گرفته

امروز اینجا خفن هوا غبار آلوده جوری که وقتی آدم دلش میگیره به آسمون نیگا میکنه بدتر میشه . مخصوصا صدای سوزه ی باد که بدتره . انگار داره سایه مرگو با خودش حمل میکنه !!!!!!!!!!

 
چهار شنبه 24 فروردين 1390برچسب:, :: 6:24 AM :: نويسنده : شادی
دلم چه عاشقانه تنگ است...شلاق خاطرات برجسم بی روح زمان تازیانه میزند ...گرد و غبار روزگار گل های باغچه ی فلبم را اسیر سیاهی کرده ... از آسمان خون میبارد ... گل ها تشنه ی خون انتقامن..همه جا را تاریک مبینم...وحشت را در چشمان سایه های بی روح اطرافم مینگرم...عشق و دروغ با هم دسیسه کردن...شعله ی عشق خاموش شده ... آتش دروغ تمام هستی را در بر گرفته...میسوزاندو میمیراند..آیا آخر دنیا این است ؟!؟!؟

مرگ عشق

 
چهار شنبه 24 فروردين 1390برچسب:, :: 6:24 AM :: نويسنده : شادی
مگمازلا

 

سلام با عرض معذرت بخاطر مطلبم اما میخاتستم ثابت کنم ما خانوما بی جنبه نیستیم که ایجوری شیم =>  میدونم حالا از پشت کامپیوترتون ایجوری نشستین و ... بهرحال شوخیه دیگه  

حالا بریم سراغ خانوما مثل....

۱- خاوما مثل چسب دو قلو هستند:'تصاوير

اگه دستشون با تلفن مخلوط شه ودیگر باید سیم را برید

۲- خانوما مثل رعد و برق هستن :

اول برق چشاشون میاد بعد رعد صداشون'تصاوير

۳-خانوما مثل لیمو شیرین هستن 'تصاوير

اول شیرین بعد تلخ

۴-خانوما مثل گچ هستن

اگه باهشون چن دقیقه مدارا کنید آنچنان سخت میشوند که هیچ شکلی نمیگیرند'تصاوير

۵-خانوما مثل کنتور برق میمونن

هر چند سال یه بار سن آنها صفر میشود'تصاوير

۶-خانوما مثل فلزیاب هستن 'تصاوير

هرگاه از جلو طلا فروشی رد میشن عکس العمل نشون میدن

 

 
چهار شنبه 24 فروردين 1390برچسب:, :: 6:24 AM :: نويسنده : شادی

نامه عمر:

 

"از عمر بن الخطاب خلیفه مسلمین به یزدگرد سوم شاهنشاه پارس

 

یزدگرد، من آینده روشنی برای تو و ملت تو نمی بینم مگر اینکه پیشنهاد مرا بپذیری و با من بیعت کنی. تو سابقا بر نصف جهان حکم می راندی ولی اکنون که سپاهیان تو در خطوط مقدم شکست خورده اند و ملت تو در حال فروپاشی است. من به تو راهی را پیشنهاد می کنم تا جانت را نجات دهی.

شروع کن به پرستش خدای واحد، به یکتا پرستی، به عبادت خدای یکتا که همه چیزرا او آفریده. ما برای تو و برای تمام جهان پیام او را آورده ایم، او که خدای راستین است.

از پرستش آتش دست بردار و به ملت خود فرمان بده که آنها نیز از پرستش آتش که خطاست دست بکشند، بما بپیوند الله اکبر را پرستش کن که خدای راستین است و خالق جهان.

الله را عبادت کن و اسلام را بعنوان راه رستگاری بپذیر. به راه کفر آمیز خود پایان بده و اسلام بیاور و الله اکبر را منجی خود بدان.

با این کار زندگی خودت را نجات بده و صلح را برای پارسیان بدست آر. اگر بهترین انتخاب را می خواهی برای عجم ها (لقبی که عربها به پارسیان می دادند بعمنی کودن و لال) انجام دهی با من بیعت کن.

الله اکبر

خلیفه مسلمین

عمربن الخطاب"

 

پاسخ یزدگرد سوم:

 

"از شاه شاهان، شاه پارس، شاه سرزمینهای پرشمار، شاه آریایی ها و غیر آریایی ها، شاه پارسیان و نژادهای دیگر از جمله عربها، شاه فرمانروایی پارس، یزدگرد سوم ساسانی به عمربن الخطاب خلیفه تازیان

 

به نام اهورا مزدا آفریننده زندگی و خرد

تو در نامه ات نوشته ای می خواهی ما را به راه راست هدایت کنی، به راه خدای راستینت، الله اکبر، بدون اینکه هیچگونه آگاهی داشته باشی که ما که هستیم و چه را می پرستیم.

این بسیار شگفت انگیز است که تو لقب فرمانروای عربها را برای خودت غصب کرده ای آگاهی و دانش تو نسبت به امور دنیا به همان اندازه عربهای پست و مزخرف گو و سرگردان در بیابانهای عربستان و انسانهای عقب مانده بیابان گرد است.

مردک، تو به من پیشنهاد می کنی که خداوند یکتا را بپرستم در حالیکه نمی دانی هزاران سال است که ایرانیان خداوند یکتا را می پرستند و روزی پنج بار به درگاه او نماز می خوانند. هزاران سال است که در ایران، سرزمین فرهنگ و هنر این رویه زندگی روزمره ماست.

زمانیکه ما داشتیم مهربانی و کردار نیک را در جهان می پروراندیم و پرچم پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک را در دستهایمان به اهتزاز درمی آوردیم تو و پدران تو داشتند سوسمار میخوردند و دخترانتان را زنده بگور می کردید.

شما تازیان که دم از الله می زنید برای آفریده های خدا هیچ ارزشی قائل نیستید ، شما فرزندان خدا را گردن می زنید، اسرای جنگی را می کشید، به زنها تجاوز می کنید، دختران خود را زنده به گور می کنید، به کاروانها شبیخون می زنید، دسته دسته مردم را می کشید، زنان مردم را میدزدید و اموال آنها را سرقت می کنید. قلب شما از سنگ ساخته شده است. ما تمام این اعمال شیطانی را که شما انجام می دهید محکوم می کنیم. حال با اینهمه اعمال قبیح که انجام می دهید چگونه می خواهید به ما درس خداشناسی بدهید؟

تو بمن می گویی از پرستش آتش دست بردارم، ما ایرانیان عشق به خالق و قدرت خلقت او را در نور خورشید و گرمی آتش می بینیم. نور و گرمای خورشید و آتش ما را قادر می سازد که نور حقیقت را ببینیم و قلبهایمان برای نزدیکی به خالق و به همنوع گرم شود. این بما کمک می کند تا با همدیگر مهربانتر باشیم و این نور اهورایی را در اعماق قلبمان روشن می سازد.

خدای ما اهورا مزداست و این بسیار شگفت انگیز است که شما تازه او را کشف کرده اید و نام الله را بر روی آن گذارده اید. اما ما و شما در یک سطح و مرتبه نیستیم، ما به همنوع کمک می کنیم ، ما عشق را در میان آدمیان قسمت می کنیم، ما پندار نیک را در بین انسانها ترویج می کنیم، ما هزاران سال است که فرهنگ پیش رفته خود را با احترام به فرهنگ های دیگر بر روی زمین می گسترانیم ، در حالیکه شما به نام الله به سرزمینهای دیگر حمله می کنید، مردم را دسته دسته قتل عام می کنید، قحطی به ارمغان می آورید و ترس و تهی دستی به راه می اندازید، شما اعمال شیطانی را به نام الله انجام می دهید. چه کسی مسئول اینهمه فاجعه است؟

آیا الله به شما دستور داده قتل کنید، غارت کنید و ویران کنید؟

یا اینکه پیروان الله به نام او این کارها را انجام می دهند؟ و یا هردو؟

شما می خواهید عشق به خدا را با نظامی گری و قدرت شمشیر هایتان به مردم یاد بدهید. شما بیابان گردهای وحشی می خواهید به ملت متمدنی مثل ما درس خداشناسی بدهید. ما هزاران سال فرهنگ و تمدن در پشت سر خود داریم، تو بجز نظامی گری، وحشی گری، قتل و جنایت چه چیزی را به ارتش عربها یاد داده ای؟ چه دانش و علمی را به مسلمانان یاد داده ای که حالا اصرار داری به غیر مسلمانان نیز یاد بدهی؟ چه دانش و فرهنگی را از الله ات آموخته ای که اکنون می خواهی به زور به دیگران هم بیاموزی؟

افسوس و ای افسوس ... که ارتش پارسیان ما از ارتش شما شکست خورد و حالا مردم ما مجبورند همان خدای خودشان را این بار با نام الله پرستش کنند و همان پنج بار نماز را بخوانند ولی اینکار با زور شمشیر باید عربی نماز بخوانند چون گویا الله شما فقط عربی می فهمد.

من پیشنهاد می کنم که تو و همدستانت به همان بیابانهایی که سابقا عادت داشتید در آن زندگی کنید برگردید. آنها را برگردان به همان جایی که عادت داشتید جلوی آفتاب از گرما بسوزند، به همان زندگی قبیله ای ، به همان سوسمار خوردن ها و شیر شتر نوشیدنها.

من تو را نهی نمی کنم از اینکه این دسته های دزد را (ارتش تازیان) در سرزمین آباد ما رها کنی ، در شهر های متمدن ما و در میان ملت پاکیزه ما.

این چهار پایان سنگدل را آزاد مگذار تا مردم ما را قتل عام کنند، زنان و فرزندان ما را بربایند، به زنهای ما تجاوز کنند و دخترانمان را به کنیزی به مکه بفرستند. نگذار این جنایات را به نام الله انجام دهند، به این کارهای جنایتکارانه پایان بده.

آریایها بخشنده، خونگرم و مهمان نوازند، انسانهای پاک به هر کجا که بروند تخم دوستی، عشق ، آگاهی و حقیقت را خواهند کاشت بنابراین آنها تو و مردم تو را بخاطر این کارهای جنایتکارانه مجازات نخواهند کرد.

من از تو می خواهم که با الله اکبرت در همان بیابانهای عربستان بمانی و به شهرهای آباد و متمدن ما نزدیک نشوی ، بخاطر عقاید ترسناکت و بخاطر خوی وحشی گریت.

یزدگرد سوم ساسانی"

 

 
چهار شنبه 24 فروردين 1390برچسب:, :: 6:24 AM :: نويسنده : شادی
زنان و مردان با هم تفاوت دارند در این نکته تردیدی نیس ولی بجای کیفیت های منفی زن و مرد روی نقاط مثبت آنان تاکید کنیم بیاییم از خانوما شروع کنیم : زنان مهربان . عاشق . دلسوز هستند . آنان برای فراهم کردن بهترین چیزا برای فرزند انشون از هیچ کاری دریغ نمیکنند زنان قدرت این را دارن که حتی وقتی خسته اند و نمیتوانند سر پا وایسن لبخند بزنن زنان میدانند چگونه از پول خود بهترین استفاده را ببرند آنان میدانند چگونه یک دوست بیمار را تیمار کنند زنان صادق و وفادار هستند زنان در زیر ظاهر نرم اراده ی پولادین دارند زنان شادی و خنده را به دنیا ارزانی میدارند حالا نوبت مردان است : مردان برای حمل اشیا سنگین و کشتن سوسک و عنکبوتها خوب هستند
 
چهار شنبه 24 فروردين 1390برچسب:, :: 6:24 AM :: نويسنده : شادی
شنبه : همون لحظه که وارد دانشکده شدم متوجه نگاه سنگینش شدم .هرکجا میرفتم اونو میدیدم . یکبار از جلو هم دراومدیم نزدیک بود بهم بخوریم . صداشو ناز کرد و گفت ببخشید! 

من که میدونم منظورش چی بود!!تازه ساعت۹.۵هم که داشتم بورد رو میخوندم اومد پشت سرمو شروع به خوندن بورد کرد! آره دقیقا میدونم منظورش چیه ؟ اون میخاد زن من شه. بچه ها میگفت اسمش مریمه. از خدا چه پنهون نیست از شما   میخوام باهاش ازدواج کنم

یکشنبه : امروز ساعت ۹ رسیدم  دانشکده. موقع رفتن تو سرویس یه خانوم پشت سرم نشته بد با رفیقاش میگفتن و میخندیدن .  تازه به من گفت آقا ببخشید شیشه پنجرتونو ببندید. من که میدونم منظورش چی بو ! میخواست با خنده هاش دلمو نرم کنه که بگیرمش اسمشو میدونم اسمش نرگسه  راستش منم ازش بدم نمیاد !تصمیم گرفتم با نرگس هم ازدواج کنم

دوشنبه :امروز به محض اینکه وارد دانشگاه شدم رفتم سر کلاس . بعد از کلاس مینا یکی از همکلاسیا ازم جزوه خواست . من که میدونم منظورش چیه ؟راستیتش منم ازش بدم نمیاد . از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون تصمیم گرفتم با مینا هم ازدواج کنم!!!

سه شنبه: امروز اصلا روز خوبی نبود نه از نرگس خبری بود نه از مینا و مریم فقط یکی ازم پرسید آقا امور دانشجویی کجاس ؟ من که میدونم منظورش چی بود اما تصمیم نگرفتم باهاش ازدواج کنم آخه کیفش آبی بود احتمالا استقلالی بوده

وقتی جریانو به دوستم گفتم . گفت : ای بابا !! بدبخن اونکه منظوری نداشته . من که میدونم به ارتباط بالای من با دخترا حسودیش میشه .   حالا به کوری چشم اونان بوده با یکیشون ازدواج میکنم

چهارشنبه:امروزوقتی وارد سلف شدم یهو متوجه شدم که از دانشگاه آزاد ساوه به دانشگاه ما اردو کردن.یکی از دخترای اردو از من پرسید ؟آقا دانشکده پرستاری کجاس ؟!من که میدونم منظورش چی بود  ؟اما تو کار درستی خودم موندم !!!  که چطور اون دختره منو شناخته و عاشقم شده !!!حیف که اسمشو نمیدونم .راست از خدا پنهون نست از شما چه پنهون تصمیم گرفتم هرجور شده پیداش کنمو باهاش ازدواج کنم طفلکی گناه داره از عشق من پیر میشه!آخی!!

پنج شنبه:امروز یکی از هم دانشکده ایم به اسم احمد منو به تریا دعوت کرد! من که میدونستم منظورش ازین نوشابه خریدن چیه؟ میخاد من بیخیال مینا شم !راستش از خدا پنهون نیس از شما چه پنهون عمرا قبول کنم  

جمعه :امرز صبح در خواب شیرین بودم که داشتم خواب عروسی خودمو میدیدم  عجب شکوه و عضمتی بود!که یهو مادرم منو بیدار کرد بر نون بگیرم سر صف نونوایی یه دختر ازم پرسید : آقا صف ۵تایی ک۲مه ؟ من که میدونم منظورش چی بود اما عمرا اگه باهاش ازدواج کنم راستیتش از دختری که زیاد بره نونوایی خوشم نمیا

شنبه :امروز آماده شدم برم دانشگاه مادرم گفت نمیخاد بری دانشگاه برو بیمارستان نوارمغزتو بیار از خدا پنهون نیس از شما چه پنهون مردم میگن من مشکل روانی دارم  

 
چهار شنبه 24 فروردين 1390برچسب:, :: 6:24 AM :: نويسنده : شادی
غرش سهمگین آسمان...

در دلم غوغا بپا خیزد...

آسمان به ابرش می نازد...

آسمان به بارانش می نازد...

آسمان به شب و ستاره هایش می نازد...

من به چه بنازم ؟به تو ؟

به تویی که ابرهای غرورم را به باران تبدیل کردی؟

آسمان هم چنان می غرد...

  او میخواهد بگوید من هستم ...

او میخواهد بزرگی خود را نشان دهد...

من اینسان آرام نشسته ام...

با فریادهای خاموشی که هیچگاه در دلت نفوذ نکرد...

هیچگاه نتوانستم خودی نشان دهم...

حرفای خودت را زدی و رفتی به من حتی فرصتی...ندادی...

عاشق

 
چهار شنبه 24 فروردين 1390برچسب:, :: 6:24 AM :: نويسنده : شادی
سلام دوستان خوبید ؟ من خوب نیستم  آخه همه ی درسامو واسه کنکور خوندم جز فیزیک (کشکی) حالا باید فیزیک بخونم  ای خدااااااااااااااااا چقد سخته  چیکار کنم به نظر شما ؟
 
چهار شنبه 24 فروردين 1390برچسب:, :: 6:24 AM :: نويسنده : شادی
 

سلام دوستان امروز واستون یه کتاب "جادو " گذاشتم دانلود کنید دختر خانوما و آقا پسرا به دردتون میخوره

نحوه ی دانلود: باید رو لینک زیر کلیک کنید بعدش یه صفحه واز میشه گزینه دانلود رو بزنین دانلود میشه

خودم تستش کردم

طلسم و کاربرد آن

 

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد