ماجرای چت
اونایی که تنهان بیان تو
این وبلاگ مخصوص همه س
درباره وبلاگ


سلام عزیزان خوش اومدین بفرمایید تو شام در خدمت باشیم



ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 31
تعداد نظرات : 47
تعداد آنلاین : 1


mi118.com

javahermarket

نويسندگان
شادی

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
یک شنبه 4 ارديبهشت 1390برچسب:چت,طنز,قصه,هاله, :: 7:12 AM :: نويسنده : شادی

شادی:

سلام صبح قشنگ اردیبهشتیتون بخیر وای چقد قشنگه این اردیبهشت!! بووووووس واسه اردیبهشت 

دیگه تعریف از اردیبهشت جونم بسه

بریم سر موضوع اصلی . فک نکنین اومدم خواستگاری . نه بابا   یه شعر طنز باحال گذاشتم بخونید و حال کنید

 

شدم با چت اسیر و مبتلایش / شبا پیغام می دادم از برایش

به من می گفت هیجده ساله هستم / تو اسمت را بگو، من هاله هستم

بگفتم اسم من هم هست فرهاد / ز دست عاشقی صد داد و بیداد

بگفت هاله ز موهای کمندش / کمـــان ِابــروان ، قــد بلنــدش

بگفت چشمان من خیلی فریباست / ز صورت هم نگو البته زیباست

ندیده عاشق زارش شدم من / اسیرش گشته بیمارش شدم من

ز بس هرشب به او چت می نمودم / به او من کم کم عادت می نمودم

در او دیدم تمام آرزوهام / که باشد همسر و امید فردام

برای دیدنش بی تاب بودم / ز فکرش بی خور و بی خواب بودم

به خود گفتم که وقت آن رسیده / که بینم چهره ی آن نور دیده

به او گفتم که قصدم دیدن توست / زمان دیدن و بوییدن توست

ز رویارویی ام او طفره می رفت / هراسان بود او از دیدنم سخت

خلاصه راضی اش کردم به اجبار / گرفتم روز بعدش وقت دیدار

رسید از راه، وقت و روز موعود / زدم از خانه بیرون اندکی زود

چو دیدم چهره اش قلبم فرو ریخت / تو گویی اژدهایی بر من آویخت

به جای هاله ی ناز و فریبا / بدیدم زشت رویی بود آنجا

ندیدم من اثر از قـــد رعنـــا / کمـــان ِابــرو و چشم فریبـــا

مسن تر بود او از مادر من / بشد صد خاک عالم بر سر من

ز ترس و وحشتم از هوش رفتم / از آن ماتم کده مدهوش رفتم

به خود چون آمدم، دیدم که او نیست / دگر آن هاله ی بی چشم و رو نیست

به خود لعنت فرستادم که دیگر / نیابم با چت از بهر خود همسر

بگفتم سرگذشتم را به شاعر / به شعر آورد او هم آنچه بشنید

که تا گیرید از آن درسی به عبرت / سرانجامی نـدارد قصّه ی چت



نظرات شما عزیزان:

اخرین تنها
ساعت11:24---4 ارديبهشت 1390
سلام شادی جااااااااان

مرسی که اومدی

این وبلاگتون هم عالیه

درسته من به وبلاگ قبلیت یعنی بال پرواز کم سر زده بودم ولی دوسش داشتم

همیشه تو یادم هم خواهد ماند

این وبتونم خیلی خوفه

راستی به مهتاب خانوم هم سلام برسون

نگه یادی ازش نکردیمشوخی کردم

ایشالا موفق میشه موفق باشین

ای رفیق با وفا هر شب دعایت میکنم

گر ندارم زانتیا فرغون فدایت میکنم

دوستون دارم

بای


vahid
ساعت9:58---4 ارديبهشت 1390
سلام ممنون ، جشن عقدم که نبودین ایشالا واسه عروسی که اومدین کلی شیرینی میدمممممممممممم، راستی من لینکت کردم تو هم منا بلینک با عنوان (My LoVe F...M)

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: